قسمت هفدهم

برای کمرنگ شدن حرص چه کنیم❓❓❓
آیا افراط در عملکردها و زیاده خواهی را میتوانیم متوقف کنیم❓❓❓❓

چگونه میتوانیم زیاده خواهی وافراطی گری را با منطق انجمن های دوازده قدم درمان کنیم❓❓❓❓❓

رد پای خودخواهی و خودپرستی یعنی ریشه تمام مشکلات را در حرص و افراطی عمل کردنمان چگونه پیدا کنیم
❓❓❓❓❓

💢خودخواه و خودپرست خودش را خدا فرض میکند پس متکی به خود میشود.
اتکا بخود بدون اتکا به خدا ترس ایجاد میکند وترس افراط را بدنبال دارد
در کسب پول ترس از نداری زیاده خواهش میکند
در کسب لذت ترس از رنج غرق در لذت جویی افراطی اش میکند

روز بروز برای پاداش بیشتر حرص قدرتمند تر میگردد و بجایی میرسد که توقف امکان پذیر نیست واصطلاحا سیم گاز گیر پیدامیکند

برای رفع این گیر ومعضل چه باید کرد

❓❓❓❓

💢قطعا تمرکز بر برنامه ۱۲ قدم و دیدن خودخواهی وتکیه بر خدا بجای خود و ارتقای ارتباط با نیروی برتر کمک میکند که زیاده خواهی و افراطمان کم گردد

اما

آیا پایین امدن خودخواهی میتواند بیماری حرص مارابطور اساسی بهبود بخشد❓❓❓❓

💢همانند یک دیابتی که با تزریق انسولین و پرهیز غذایی بیماری اش درمان نمیگردد وفقط کنترل میشود
چون سیم گاز ما در نقطه ماکزیمم سرعتمان گیر کرده درمان اساسی بیماری حرص ما هم امکان ندارد
ما فقط قادر به کنترل حرصمان خواهیم بود

بنابراین

💢بایستی درمحدوده توانایی هایمان زیاده روی ها را “””شناسایی “””و شعاع آنرا کمترمی کنیم.
مثلا ده ساعت در روز موبایل استفاده میکنیم
اگر یکدفعه متوقف کنیم خواست غرور هست و حتی اگر بتوانیم هم انجام دهیم هیچ کمک به بیماری حرص ما نمیکند
پس باید بتدریج وذره ذره کم کنیم
و این خیلی سخته چون هم نقص غرور و نقص حرص مخالف ذره ذره کم کردن هستند.

💢افراط و تفریط کردن وصد وصفر بودن برای ما راحته متعادل بودن برایمان خیلی سخته.
دیده شده که افرادی یکساعت کار برخلاف میل را که برای درمان تنبلی پیشنهاد شده را چنان زیاده روی کرده اند که اختیار از دستشان خارج شده و “”معتاد کار “””بودن جای خودش را به “””تنبلی””” داده .یعنی این افراد ترمزشان در کارهای درست وبرخلاف میل بریده 😳😳😳و اختیار زندگی بگونه ای دیگر از دستشان خارج گردیده

💢بایستی بگونه ای ترمز دستی زیاده روی وافراطی گری را بکشیم که کمرنگ کردن یک نقص موجب پررنگ شدن نقصی جدید نگردد

🌀🌀ما بایستی بدنبال اختیار وتعادل در کارهای حتی به ظاهر درست هم باشیم 🌀🌀

🌀🌀ما بایستی اختیار داشتن امور و تعادل دررفتار هدف غایی مان باشد🌀🌀

💢 مثلا داریم کاردرستی انجام میدهیم هر جا احساس کردیم از تعادل خارج شدیم وبه افراط کشیده شدیم همانجا متوقف میکنیم آن کار را🚷🚷🚷🚷
اگر چه شاید با منطق عامیانه جور در نیاید😳😳😳
مثلا تمایل داریم کارها راعالی وبی نقص انجام دهیم ؛که ظاهرا خیلی خوبه ولی بایستی برای دراختیار گرفتن سررشته امور، عالی عمل کردن را رهاکنیم و دنبال انجام کار بصورت معمولی باشیم

🔰شاید این منطق در تضاد با محاسبات ومنطق معمول آموخته شده باشد اما برای درمان حرص وافراطی گری و کمالگرایی مان لازم وضروری است🔰